ایذه یک شهر تاریخی است و آثاری از زمانهای بسیار قدیم در آن به جا مانده است. این شهر در روزگار عیلامیان اهمیت و عظمت بسیار داشته و مرکز آن آنزان یا آشتیان بوده و در عهد ساسانیان نیز نام و اعتبار داشته است. در کتابهای تاریخی و جغرافی دوران بعد از اسلام نیز نام این شهر ذکر شده است. مقدسی و ابنخرداد و یاقوت حموی از ایذه نام بردهاند. آتشکدهای هم در آن شهر بود که تا زمان هارونالرشید فروزان بوده است. «استرنج» مینویسد: ایزج به پل سنگی بزرگی که در آن شهر روی کارون بسته بودند معروف بود. پل مزبور را یاقوت از عجایب جهان شمرده است. این پل که خرابههای آن هنوز دیده میشود، بنام مادر اردشیر بابکان (خزهزاد) نامیده میشود. کلمه ایذه در زمان اتابکان لر کمتر بکار رفت و به جای آن مالمیر (مال امیر) نامیده شد. کلمه ایذه در قرنهای گذشته به کلی متروک شده بود تا در دوره پهلوی مجددا مورد استفاده قرار گرفت.
مراکز تاریخی و باستانی
مجسمه سوسن
قطعه سنگ نامنظم خاکستری رنگی است که بر روی آن نقشزنی ایستاده حجاری شده است. با وجود خرابی و آسیبهای وارده به این مجسمه، وضع و حالت و لباسهای مجسمه ظاهراً دال بر زن بودن این مجسمه زیبا دارد. این مجسمه در مسیر ایذه به طرف مسجد سلیمان پس از پشت سرگذاشتن آبادی پیون و تنگ لیموچی در سوسن واقع شده است.
این قلعه توسط محمدتقیخان بختیاری در سرتلی در ناحیه ایذه بنا شده است. این قلعه مرکز خانهای ایل بختیاری بوده و چندین قلعه در آن وجود داشته است. مردم قلعه تل به هنگام کندن پی خانهشان دو سنگ بزرگ که به زمان عیلامیان مربوط میشوند، از زمین بیرون آوردهاند. یکی از سنگها پایه ستون و دیگری سنگی منقوش است که چهار نقش دارد و دو نفر در مقابل دو نفر ایستادهاند.
قلعه دیزه وراز
این قلعه در شمال کوه دلا قرار دارد. پلههای زیادی از پایین تا قلعه وجود دارد. این قلعه در بلندترین قله کوه دلا ساخته شده است. ساختمان این قلعه به زمان فرامرز اشکانی می رسد.
قلعه اَرک یا اَرخ
این قلعه روی کوهی مشرف به شلاه ساخته شده و پایین کوه روبروی آسیابهای آبی قلعه دیگری وجود دارد که جوی آبی به صورت دایره درون حیاط آن کشیده شده است. این کاخ – قلعه در بین دو رودخانه قرار دارد که روی یکی از آنها پلی وجود داشته و بر اثر زمان خراب شده و فقط یکی از ستونهای آن باقیمانده است. این کاخ قلعه مقر حکومت قوم عیلام بوده است.
روستای شمی
این روستا در دهستان شمی شهرستان ایذه واقع شده است. در فاصله نه کیلومتری این روستا آثار باستانی بسیار زیبا و مشهوری نظیر مجسمههای بزرگ برنزی، سنگهای مرمری، گورهای باستانی از دوره پارتها کشف شده است، برخی از این مجسمهها و اشیاء بهدست آمده جزء شاهکارهای مسلم ریختهگری و فلزگدازی است. گورستان شمی نیز به دوره ساسانیان مربوط است.
نقش حونگ اژدل یا اژدر
در پانزده کیلومتری شمال ایذه در شرق خونگ اژدر قطعه سنگی بسیار عظیم قرار دارد که بر روی آن نقش مهرداد اول یا دوم اشکانی حجاری شده که بر اسبی سوار است و کبوتری حلقه قدرت را همراه نامهای به او تقدیم میکند و افرادی (روحی) به حضورش بار یافتهاند.
بردنبشته ایذه
در راه ایذه به پیون پس از طی یک کیلومتر، در کف دره برد نبشته، قطعه سنگ نامنظمی به وسیله حجاران زبردستی حجاری شده است و نقشهای بسیار زیبا و زنده و پرتحرکی بر سطوح آنها حک شده است. نقشهای این سنگنبشته عبارت از مرد بلند قدی با گیسوان گشاده و انبوه با کلاهگرد بیکنگره با شمشیری به دست است. در سمت راست این نقش سواری حجاری شده است. در سمت چپ نیز نقش چند انسان حجاری شده به چشم میخورد.
کتیبه کول فره در انتهای دشت ایذه قرار دارد. در این اثر نقوش بدیع و حیرتانگیزی از صورتهای شاه، فرمانروا، زن، مرد، اسرا و جانورانی چون گاو، گاومیش و گوسفند حجاری شدهاند. نقوش این کتیبه در حال نیایش و احترام و حمل هدایا و تقدیس ربالنوع یا امیر دیده میشوند. این اثر به دوران حکومت عیلام (قبل از میلاد) مربوط است و از آثار بسیار مهم باستانی استان خوزستان به شمار میرود.
نقوش کوباد ایذه
از کوه فره ایذه به طرف جاده دز و در جهت شرق آن گورستانی وجود دارد که در نزدیک آن قطعه سنگی به چشم میخورد. روی این صخره یک مربع مستطیل به طول و عرض تقریبی یک و نیم سه متر حجاری شده است. در این لوح از سمت چپ پنج انسان ایستاده با لباس بلند و دو دست روی سینه حجاری شدهاند. در جلو این پنج نفر نقش مردی یا زنی بر سکو یا تختی نشسته است که به سوی آن پنج نقش توجه دارد. لباس این نقش هم چون دیگر نقشها دامنی بلند است. مردم ناحیه به این نقش نام مکتبخانه یا مدرسه دادهاند.
کتیبه هانی
در کناره شمال شرقی کوههایی که جلگه مال امیر به آنها محدود میشود، (شهرستان ایذه) نقوش برجسته کتیبههایی به خط عیلامی دیده میشود که اکثر آنها به نام پادشاهانی به نام «هانی» پسر «تاهیهی» موسوم میباشد. هانی حاکم محلی ایذه بود که در زمان عیلامیان به نام «آیامپیر» یا «آیاتم» مشهور شده است.
جاذبه های طبیعی
تاراز
کوه نیمهجنگلی تاراز در دهستان سوسن و در شصت و هفت کیلومتری شمال غربی ایذه واقع شده و حدود دوهزار هفتصد و چهل و سه متر ارتفاع دارد. آب چلو از این کوهستان سرچشمه میگیرد. کوه تاراز از شمال غربی به کوه للر و از جنوب به کوه تخت سرشط متصل است و دامنههای شرقی آن به آب بازیافت منتهی میشود.
تلگه
کوه نیمه جنگلی تلگه در دهستان سوسن، در بیست و هشت کیلومتری شمال شرقی ایذه واقع شده و حدود سه هزار و پنجاه متر ارتفاع دارد. این کوه از جنوب به کوه دزسفید، از جنوب شرقی به کوه تاوارا، از شمال به کوه چور و از شمال غربی به کوه گمزرد متصل است.
تورک
کوه تورک جزء دهستان سوسن شهرستان ایذه است. این کوه در فاصله نود و یک کیلومتری شمال غربی ایذه با ارتفاع سه هزار و سیصد و نوزده متر واقع شده است. این کوه سرچشمه رودخانههای آب بازافت و لب است. تورک از شمال غربی به کوه لملی متصل است و جزء کوهستان زاگرس بهشمار میرود.
دوتو
کوه جنگلی دوتو در دهستان هپرو، در پنجاه و هشت کیلومتری جنوب شرقی ایذه واقع شده است. ارتفاع این کوه حدود سه هزار و صد و هفتاد متر است. این کوه از جنوب به کوه کله متصل است و از شمال به کوه لیراب میپیوندد. دامنههای شرقی این کوه به دره رودخانه سیراب و دامنههای غربی آن به دروه رودخانه صیدون متصل میشود. در دامنه غربی این کوه دریاچه کوچی در میان دو کوه کله و دوتو قرار دارد و آب از زمین و اطراف آن میجوشد. دامنههای این کوه از جنگل پوشیده شده و جزء کوهستان مونگشت از کوهستان بزرگ زاگرس بهشمار میرود.
کله
کوه کله در دهستان هپرو در پنجاه و نه کیلومتری جنوب شرقی ایذه واقع شده است. ارتفاع این کوه حدود سه هزار و ده متر است. این کوه از شمال به کوه دوتو متصل است. رودخانه صیدون از غرب، رودخانه اعلاء از جنوب و رودخانههای لیراب و سمه از شرق آن عبور میکنند. در دامنه غربی این کوه چشمهای است که آب آن در یک دریاچه کوچک جمع میگردد. این دریاچه که «دوتو» نام دارد در ارتفاع حدود هزار و ششصد و هشتاد متری قرار دارد. کوه کله جزء کوهستان مونگشت از کوهستان بزرگ زاگرس بهشمار میرود و دامنههای آن از جنگل پوشیده شده است.
مونگشت (منگشت)
کوهستان مونگشت در شهرستانهای لردگان و ایذه، مرکب از کوههای تنوش، ناشلیل، زردحلقه، نشا، سهپران، سرچاه، قوچه، بدرنگان، برآفتاب، کله، کلمه و دوزرد قرار دارد. بلندترین قله این کوهستان سه هزار و ششصد و سیزده متر ارتفاع دارد که در 55 کیلومتری جنوب شرقی ایذه و در پنجاه و دو کیلومتری گرمان و در سیزده کیلومتری شمال غربی روستای لیراب واقع شده است. رودخانههای هلایجان، آب زردک، صیدون از دامنههای غربی، لیراب و سمه از دامنه جنوبی، خرسان و کارون از دامنههای شرقی این کوهستان سرچشمه میگیرند. بخش عظیمی از این کوهستان را جنگلهای نسبتاً انبوه پوشانیده و در انتهای آن دریاچهای به نام «بوندان» ایجاد شده است.
اشکفت سلمان
غار سلمان در فاصله سه کیلومتری جنوب غربی شهر ایذه کنونی، در انتهای درهای واقع شده است. اشکفت سلمان محوطهای وسیع است که در درون صخره طبیعی کوه به صورت سرپناهی با آثار آبرفتی و یک چشمه آب شیرین گوارا (که از درون غاری کوچک و باریک بیرون میآید) تشکیل میشود. روبهروی مجموعه اشکفت سلیمان در سمت راست و در منتهیالیه کوهی که روبهروی آن است، دو نقش نیمرخ برجسته که در درون دو چهار گوش مقعر حجاری شدهاند، وجود دارد. نقش اول مرکب از تصویر سه شخص است که پشت سر هم در یک ردیف ایستادهاند. آتشدانی فروزان در جلوی آنهاست که بلندی آن تا زانوان آنها میرسد. در لوحه دوم که با فاصله چند متر از لوحه اول و بر سطح قلعه سنگی دیگر حجاری شده، دو نقش وجود دارد که یکی از آنها نقش مردی و دیگری نقشزنی است. اما در شرق این دو لوحه اشکفت بزرگ یعنی سایهبان خمیده کوه قرار دارد که در زیر آن بر روی بدنه کوه یک کتیبه مستطیل شکل میخی و چند نقش حجاری شده و در زیر این کتیبه که در ارتفاع قرار دارد، محل نشستن و تختگاه و یا انجام مراسمی دیده میشود.
غیر از باقری، مرد قاچاقچی معروف به آقای پ هم با شکایت این مرد روستایی به زندان افتاد تا جرمش مشخص شود. اکنون هر دو به قرار وثیقه آزاد هستند تا در آینده با تشکیل دادگاهی موضوع پیدا شدن مجسمه تاریخی حل شود. این در حالی است که جلیل رحمانی، مدیرکل اداره میراث فرهنگی ایذه در گفتگو با مهر وجود چنین مجسمهای را در حد یک شایعه میداند و میگوید: موضوع یافتن این مجسمه مربوط به 3 سال پیش است. ما نمیدانیم آیا واقعا چنین مجسمهای وجود داشته یا نه، اما به هر حال پیگیر این موضوع هستیم. از سوی دیگر، یکی از فعالان میراث فرهنگی در استان خوزستان با بیان اینکه روستای شمی در شهرستان ایذه از نظر تاریخی و کشف آثار باستانی بسیار باارزش است، به کشف مجسمه مرد اشکانی در چند سال پیش در همین منطقه از شهرستان ایذه اشاره میکند و تاکید دارد: با این اوصاف و داشتن اطلاعات تاریخی این منطقه، اظهارنظر یک فرد روستایی مبنی بر پیدا شدن مجسمهای شبیه به مرد اشکانی دور از ذهن نیست. دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان هم میگوید: افرادی که این مجسمه را پیدا کردهاند بهترین شاهد برای اثبات وجود چنین مجسمهای هستند. از سوی دیگر، با فرض اینکه چنین مجسمهای وجود دارد باید پیگیر یافتن مجسمه و جلوگیری از معامله آن توسط دلالان باشیم. (نقل از روزنامه جام جم)
این منطقه با مساحت 12991 هکتار واقع در استان خوزستان در سال 1378 حفاظت شده اعلام شد. قسمت عمده منطقه کوهستانی برفگیر و ارتفاع آن بین 780 تا 3200 متر از سطح دریاست. متوسط دما و بارندگی عکس سالیانه 22 درجه سانتیگراد و 550 میلیمتر موجب تشکیل اقلیم نیمهمرطوب معتدل در ناحیه شدهاند. رودخانه پرآب کارون در شرق منطقه جریان دارد. منطقه با پوشش جنگلی بسیار خوب و زیبا از غنای زیستی جانوری و گیاهی خوبی برخوردار است. بلوط ایرانی گونه درختی شاخص و غالب منطقه به شمار میرود. علاوه بر آن گونههای بنه، کلخنگ، انجیر، کیکم و ... در منطقه میرویند. گونههای مهم جانوری منطقه عبارتند از: پلنگ، خرس قهوهای، سنجاب ایرانی، کبک، تیهو، کمرکلی، سنگچشم، دارکوب و ... جلوههای زیبای طبیعی، وجود رودخانه کارون در نزدیکی منطقه و راههای دسترسی مناسب، زمینه فعالیتهای گردشگری را در منطقه فراهم نمودهاند. کوهستان مونگشت در شهرستانهای لردگان و ایذه، مرکب از کوههای تنوش، ناشلیل، زردحلقه، نشا، سهپران، سرچاه، قوچه، بدرنگان، برآفتاب، کله، کلمه و دوزرد قرار دارد. بلندترین قله این کوهستان سه هزار و ششصد و سیزده متر ارتفاع دارد که در 55 کیلومتری جنوب شرقی ایذه و در پنجاه و دو کیلومتری گرمان و در سیزده کیلومتری شمال غربی روستای لیراب واقع شده است. رودخانههای هلایجان، آب زردک، صیدون از دامنههای غربی، لیراب و سمه از دامنه جنوبی، خرسان و کارون از دامنههای شرقی این کوهستان سرچشمه میگیرند. بخش عظیمی از این کوهستان را جنگلهای نسبتاً انبوه پوشانیده و در انتهای آن دریاچهای به نام «بوندان» ایجاد شده است
ایذه یا مال امیر مرکز شهرستان ایذه در استان خوزستان و در جنوب غرب ایران است که پیشینه تاریخی آن بنابر پژوهشهای انجام شده و وجود آثار و سنگ نبشتههای باستانی مربوط به دوران هخامنشیان و پیش از آن عیلامیان میباشد. تقریبا بیشتر باستان شناسان بر پیشینه تاریخی ۶۰۰۰ ساله ایذه اتفاق نظر دارند. ایذه، شهر نگارکندههای سنگی و صخرهای ایران نام نهاده شدهاست.
ایذه در استان خوزستان، در ۳۱ درجه و ۵۰ دقیقه پهنای شمالی و ۴۹ درجه و ۵۲ دقیقه درازای خاوری نسبت به گرینویچ و ارتفاعی معادل 835 متر از سطح دریا واقع شدهاست. ایذه از نظر آب و هوایی خنکترین شهر استان خوزستان است که علت آن را میتوان قرار گرفتن این شهر در دشتی وسیع در دامنه رشته کوه زاگرس وبارش برف در برخی نقاط مرتفع مشرف بر شهر و نیز وجود وسیعترین پوشش جنگلی استان خوزستان (۱۸۰٫۰۰۰ هکتار) در این منطقه دانست. دمای شهر ایذه در زمستان گاهی به زیر صفر درجه سانتی گراد میرسد و میانگین آن در فصل تابستان۲۴ درجه سانتی گراد است. میانگین بارش سالیانه در ایذه 700-800 میلیمتر میباشد.
ساکنان ایذه از طوایف هپارتیپ یا هپیرتیپ بودند که ظاهراً همان قوم دلیر و شجاعی است که یونانیان از آنها با نام امردیان یا مردیان یاد کرده اند. هرودوت آنان را جزو طوایف بدوی ایران می داند و دیودور سیسیلی از آنان به عنوان مردمی استقلال طلب یاد می نماید
جمعیت این شهر در سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۰۴، ۳۶۴ نفر برآورد شدهاست که البته این عدد به دلیل سکونت بیشتر جمعیت مردمان ایذه در مرکز استان و دیگر مناطق نفت خیز (به دلیل اشتغال اهالی این شهر در امور عمرانی و نفت) است.
تمامی مردم ایذه به گویش بختیاری صحبت میکنند. گویش بختیاری نوعی از گویش لری میباشد که مردم مناطق جنوب لرستان،
بخشهای شرقی و شمالی خوزستان، چهارمحال و بختیاری و مناطق غربی استان اصفهان بدان
سخن میگویند
شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایزج، ایذه، اوجا، آیا پیر، آنزان، انشان، ایگه، ایجهه، اریگ، ایج، ایدج الاهواز، مالمیر یا مال امیر خوانده شدهاست. کلمه ایذه برگرفته از واژه ایجه یا ایگه فارسی باستان به معنی مسکن و محل زندگی است به علاوه به دلیل وجود زیجهای بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده میشدهاست. به عقیده برخی از محققین این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد «انزان» نامیده میشد و مرکز ایالت انزان بودهاست. میتوان ایذه را تغییر شکل یافته ((انزان)) عیلامی نیز دانست.
ایدیده یا ایدیذ عیلامی با توجه به اینکه تمدن عیلام در منطقه کوهستانی فعلی بختیاری قرار داشتهاست و شهر ایدیده از شهرهای مهم آن بودهاست و ایدیذه به معنای شهر کنار آب آمدهاست و به دلیل قرار گرفتن ایذه کنونی در کنار تالاب شط منگر میتوان گفت که ایدیده همان ایذه کنونی بودهاست. شباهت میان حروف ایدیده با حروف ایذه نیز میتواند دلیل براین مدعا باشد.
اوجا یا هوجا اوجا یا هوجا که یونانیان این شهر را به این اسم میخوانند و مردم آنجا را اوجیا میگفتند.
ایاپیر یا اجاپیر ایاپیر یا اجاپیرکه از اسامی باستانی این شهر میباشد و در کتیبههای اشکفت سلمان نام ایذه آیاپیر یا آجاپیر آمدهاست.
آنزان یا آنشان آنزان یا آنشان به معنی دارنده فر است که این نام از نظر زمانی قبل از آن است که یونانیان این شهر را اوجا یا هوجا بخوانند. از متون تاریخی چنین برمی آید که انشان یا انزان یکی از ایالتهای مهم دولت عیلام بودهاست و با توجه به گفتههای یاقوت حمودی در معجم البلدان میتوان به این نتیجه رسید که آنزان بر همین منطقه اطلاق میشدهاست زیرا این شهر در روزگار باستان از نواحی آباد بوده و اهمیتی بسزا داشتهاست و به همین دلیل آنزان که نام این شهر بودهاست برتمام ایالت اطلاق شدهاست.
.ایزج یا ایذج اکثر مورخین در آثار خود این شهر را با نام ایزج ذکر کردهاند چنانکه ابن حوقل در صوره الارض ابودلف در سفرنامه، مقدسی در احسن التقاسیم حمدالله مستوفی در نزهه القلوب از این شهر با نام ایزج یاد کردهاند.
اصطخری در مسالک و الممالک از ایزج اسم برده و این شهر را جزو خوزستان دانستهاست و قزوینی در آثار البلاد به ایزج اشاره نموده و حدود جفرافیایی و آثار تاریخی آن را ذکر نمودهاست. طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن ایثر در تاریخ کامل این شهر را با نام ایزج ذکر نمودهاند. مولف معجم البلدان نیز از عظمت منطقه بختیاری در روزگار سلوکیان سخن گفته و معتقد است که یونانیها در این خاک آبادیهایی ساخته بودند. در دوره ساسانیان از احداث و توسعه راهها در منطقه سخن به میان آمدهاست. عدهای از مورخین برخی ایل راههای فعلی بختیاری را یادگار آن دوران دانستهاند.
حافظ شیرازی نیزاز ایذج درغزل شماره ۳۹۰ دیوان خود چنین یادمیکند:
« |
«بعدازاین نشکفت گربانکهت خلق خوشت *** خیزدازصحرای ایذج نافه مشک ختن» |
» |
ایذه در روزگار ایلامیان آیاپیر،
آنزان
نامیده میشد. از واپسین روزگاران هخامنشی خاستگاه الیمایی هابازماندگان ایلامیانبودهاست که
هم زمان با دورهٔ سلوکی- پارت، بسته به شرایط قلمرو خود را گسترش میدادند. پیکره{مجسمه}
مفرغین
مرد شمی از آن دورهاست.
در دوره ساسانی به نام ایذه خوانده شد و با گشودن آن به دست مسلمانان ایذج نامیده شد. اتابکان لر که در سدهٔ پنجم هجری پدیدار شدند، بدان مالمیر میگفتند، نامی که همچنان بر سر زبان
هاست. از دههٔ ۱۳۳۰ شهر دگر باره ایذه نامیده شد. نام ایذه نامی بسیار باستانی
است و از دوران پیش از ساسانیان رایج بودهاست. این شهر در دورههایی
نامهای دیگری نیز داشتهاست نام مالمیر که همان مال امیر است مال در
زبان بختیاری به معنی خانهاست بیشتر در زمان هزاراسفیان که به اتابکان لر بزرگ مشهور شدهاند کاربرد داشتهاست.
واژه باستانی ایذه در سدههای اخیر به کلی فراموش شده بود تا این که در زمان پهلوی اول، بار دگر زنده شد و در تیرماه ۱۳۱۴ هـ. ش، از سوی فرهنگستان ایران به نام پیشین خود، ایذه نامگذاری شد
از آثار به دست آمده ایذه از جمله نگارهها و نقش برجستههای عیلامی (اولین حجاریهای ایران باستان قبل از هخامنشیان)، میتوان نتیجه گرفت که آنجا مرکز مهمی در زمان عیلامیها بودهاست. این آثار به دو دسته آثار عیلام قدیم و نو تقسیم میشود که به شرح زیر میباشند: دوره عیلام قدیم: این دوره به سلسله سیمشکی متعلق است که چندین بار توسط حاکم اور نابود گشت. آثار باقی مانده از این دوره به شرح ذیل است: الف( نقش برجسته شاهسوار: شاهسوار جایگاهی باستانی در حومه ایذهاست که در آن آثار باستانی از جمله نقش برجستهای متعلق به دوره عیلام قدیم (قرن ۲۰ ق. م.) واقع شدهاست. این نقش برجسته به احتمال زیاد نمایانگر صحنه بار عام یک پادشاه یا ابراز بندگی در مقابل یک خدا است. ب) نقش برجسته خونگ اژدر: این جایگاه به خونگ نوروزی نیز معروف است و در نزدیکی دریاچه میانگران (۱۲ کیلومتری شمال ایذه) واقع شدهاست که نقش برجستههای آن مانند شاهسوار حجاری شدهاست. دوره عیلام نو: ایذه در دوره عیلام نو «آیاپیر» نامیده میشدهاست و پادشاهان آن به صورت مستقل زیر نظر سوخالماهو وزیر اعظم عیلام حکومت مینمودند. حکومت عیلام در این دوران به صورت اتحادیهای بود و متشکل از تعدادی حکومتهای محلی مستقل اداره میشد. آثار این دوره عبارتند از: کول فره (کول فرح: کول فره برسی دره مانند در کوههای اطراف دشت، واقع در ۷ کیلومتری شمال شرقی ایذهاست که در عصر عیلام نو به عنوان نیایشگاهی باز مورد استفاده قرار میگرفتهاست. در این شکاف ۶ نقش برجسته به همراه نوشتارهای عیلامی (میخی) اطلاعات تاریخی ارزشمندی را در اختیار میگذارند. بیشتر این نقش برجستهها مراسم مذهبی یا میهمانیهای هانی شاه، پسر تاهی هی تاخی هیحاکم دست نشانده آیاپیر از طرف شوتروک ناهونته را یادآور مینمایند. از نکات جالب توجه این نقش برجستهها میتوان به آداب و رسوم امور مذهبی عیلام اشاره نمود که در آن کاهنان در حال قربانی کردن حیوانات و نوازندگان در حال نواختن موسیقی و مردم یا بزرگان دارای حالتی خاص (شاید حالت خلسه) در نیایش و حمل خدایان میباشند. اشکفت سلمان: تنگهای در کوه الهک واقع در شمال غربی ایذهاست. در این تنگه چهار نقش برجسته وجود دارد که تمامی آنها به هانی تعلق دارند که بیشتر به خانواده سلطنتی و خدایان اشاره نمودهاست. در این جایگاه باستانی روزگاری نیایشگاه «تاریشا» وجود داشتهاست.
براساس برخی روایات تاریخی، اسکندر پس از ورود به ایران و توقف در همدان به خاطر مرگ هفس تیون سردار جوان خود سخت آشفته شد و دستور داد که یالهای اسب و قاطرها را بچینند و کنگرههای برج و باروها را برافکنند. سپس غیب وی وی از طرف ژوپی تر، هفس تیون را نیم خدایی نامید و برای آمرزش وی قربانی طلب کرد. بالاخره اسکندر برای اینکه در جنگ تسلی بیابد، به مملکت کوسی ها رفته و پس از مطیع کردن آنها شکار انسان ترتیب داد و امر نمود تفاوتی بین مرد و زن، بزرگ و کوچک نگذاشته و همه را بکشند و این قصابی وحشت انگیز را قربانی دفن هفس تیون نامید. این حادثه در کوههای بختیاری در ایذه اتفاق افتاد. از این دوران و سپس از دوران پارتی چندین مجسمه و چند نقش برجسته و... باقی ماندهاست. از این زمان به بعد، ایذه مستقل اداره و به نام الیمائید خوانده میشد. آثار این دوره عبارتند از: خونگ یارعلی وند: در این جایگاه باستانی که در ۳ کیلومتری خونگ اژدر واقع شدهاست، نقش برجستهای شامل دو فرد الیمایی در یک مراسم آیینی وجود دارد. خونگ کمال وند: این جایگاه باستانی در ۴ کیلومتری شمال خونگ یار علی وند واقع شده و دارای نقش برجستهای به همراه کتیبهای الیمایی است. خونگ اژدر ۴۲ ق. م درست پشت تخته سنگی که نقش برجسته عیلام قدیم قرار داشت، نقش برجستهای متعلق به زمان پارتیها قرار دارد که مهرداد دوم شاه اشکانی را به همراه افراد بلندپایه الیمایی نشان میدهد. قلعه کژدمک: در ارتفاعات خونگ اژدر قلعهای از لاشه سنگ و ساروج و خشت با تاقهای هلالی و سنگی واقع شده که در این ناحیه به «قلعه کژدمک» معروف است. این قلعه احتمالاً در زمان اردشیر ساسانی متروک شدهاست. ایذه در دوره ساسانی نیز از شهرهای آباد و پرجمعیت به شمار میرفت و آتشکده آن تا زمان هارون الرشید برقرار بودهاست. از روزگار خلافت عمر بن الخطاب، واژه ایذه عربی شد و آن را ایذج خواندند. اولین رویارویی این مردم استقلال طلب تاریخ ایران با مسلمانان در سال ۱۷ هـ. ق (۶۳۸ م) رخ داد. در این واقعه نعمان بن مقرن مزنی، سردار عرب به خوزستان آمد و پس از گشودن رامهرمز، به ایذه رفت و با شیرویه حکمران آنجا صلح نمود و شهر تسلیم شد. در سال ۲۲ هـ. ق اولین درآمد حاصل از خراج ایذه و رامهرمز به حکومت بصره تخصیص یافت. در سال ۲۹ هـ. ق مردم ایذه در برابر ابوموسی اشعری حاکم بصره سر به شورش برداشتند، ولی کاری از پیش نبردند. شهر ایذه در زمان خلفای عباسی، کرسی ولایت بود و «ایذج الاهواز» خوانده میشد، تا با محلی دیگر به همین نام در نزدیکی سمرقند اشتباه نشود. این شهر در سده ۶ هـ. ق، در دوران مغول، مرکز حکومت اتابکان لرستان یا امرای فضلویه بود که از ۵۵۰ هـ. ق توسط ابوطاهر در سرزمین لر بزرگ و بخشی از خوزستان حکومت میکردند و برای نخستین بار آنان بودند که ایذه را مالمیر یا مال امیر ملک امیر نامیدند. نخستین بار ابن بطوطه در نیمه نخست سده ۸ هـ. ق آن را به صورت مال امیر در سفرنامه خود آوردهاست:
« |
«از تستر (شوشتر) حرکت کردیم. سه روز از کوههای بلند راه میرفتیم تا به شهر ایذه رسیدیم، ایذه را مال الامیر نیز مینامند. |
» |
آثار دوره اتابکان لر بنایی از لاشه سنگ است که در اشکفت سلمان پس از حفاری نمایان شد. پس از برافتادن حکومت اتابکان در ۸۵۷ هـ. ق ایذه رو به خرابی گذارد و ساکنان آن به کوچروی روی آوردند. همچنین آثار دوره ایلخانی و مغول از جایگاه باستانی به نام تاق طویله به صورت بنایی سنگی - گچی با آثار گچبری و کاشی کاری در شهر کنونی ایذه به دست آمدهاست. از دوره صفویه گورستانی با شیرهای سنگی در شاهسوار وجود دارد که البته تا دوره قاجار هم از آن استفاده میکردند.
اوج شکوفایی تاریخ معاصرایذه مربوط به دوران مشروطیت میباشد، درعصرمشروطه مردم ایذه نیزهمراه و همگام با سایرروشنفکران و مجاهدین بختیاری وعلیه استبداد صغیر قاجار، ضمن پیوستن به سپاه بختیاری، به فرماندهی سرداراسعد بختیاریفاتح ملی قیام کردندوظفرمندانه پس از فتح اصفهان موفق به فتح تهران شدند. البته نقش مردم ایذه درملی شدن صنعت نفت و مقابله بااستعمارانگلیس درنفوذبه مناطق بختیاری، مبارزه باطاغوت وشرکت درهشت سال دفاع مقدس و استواری آنان همچون شیرهای سنگی(بردشیر) مثال زدنی است.
عروج یاشوسن به گفته بعضی مورخان همان محل قصر شوسن مذکور در تورات است که در ایذج بوده. لایارد، عالم انگلیسی مدتی از عمر خود را در ایذه گذرانید. ۱۴ مورد اثار باستانی مربوط به سلسلههای ماقبل میلاد در ان وجود دارد از جمله ایلامیها.از دیگر اثار معروفباستانی این شهرستان میتوان اشکفت سلمان و کول فرح و خنگ اژدر یا روستای شمی و... نام برد لازم به ذکر است که مجسمه ایاپیر از روستای شمی در اورده شدهاست. پل ایذج یکی دیگر از آثار باستانی ایذه میباشد، این پل از شگفتیهای قابل توجه تاریخی است، زیراجنس آن ازسنگ و ملات ساروج بوده و بر روی بستر رودخانهای خشک و بسیار عمیقی بنا شدهاست. همچنین در ایذج آتشکدهای قرار داشتهاست که تا زمان هارون الرشید فروزان بودهاست. بردگوریهای موجوددرکوههای ایذه و بختیاری نیزحکایت از دین اهالی آن پیش از اسلام و در ایران باستان زرتشتی دارد. شیرهای سنگی بردشیر نیز از آثار باستانی ایذه به شمار میروند که البته نمونههای بسیاری در دیگر نقاط بختیاری یافت میشود.
علرغم آب وهوای مساعد، وجودپتانسیلهای طبیعی وتاریخی گردشگری نظیر:
بافت قالی وقالیچههای بختیاری از دیرباز در ایذه، مانندسایرمناطق بختیاری رونق داشتهاست. قالی بختیاری نوعی قالی کهن ایرانی است که در آن از نقشهای حیوانات همچون بز کوهی (کل، پازن)و کبک و... در کنار نقش گل و بوته بهره گرفته میشود البته عمده شهرت قالیهای بختیاری به دلیل بکارگیری اشکال هندسی و ذهنی باف همراه بارنگ و پشم والیاف طبیعی در آن است
از دیگر صنایع دستی ایذه میتوان گلیم بافی، نمد مالی، گیوه دوزی، چوقابافی، شیرسنگی تراشی و...نام برد.
.